داستانهای شگفت

وبلاگی در موضوعات مذهبی

داستانهای شگفت

وبلاگی در موضوعات مذهبی

داستان حدیث عکس و.... مذهبی

طبقه بندی موضوعی

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۵
بهمن


کمتر دیده شده است که کسی برای پیامبر صلوات الله علیه نذر بکند یا برای ایشان روضه بگیرد. روز 28 صفر که روز شهادت پیامبر است بماند اما در طول سال کسی برای ایشان روضه نمی گیرد. چرا ما به نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه متوسل نمی شویم؟ اساسا معارف بلندی هم که در جامعه مطرح می شود راجع به اهل بیت علیهم السلام معارف زیادی شنیده ایم، اما راجع به نبی مکرم اسلام کمتر از آن معارف بلند سخن گفته شده است؟ دلیل آن چیست؟ ما اطلاعاتی که پیرامون نبی مکرم اسلام داریم هم محدود است و هم خیلی جاها اشتباه است. حضرت آیت الله یعقوبی می فرمودند که " اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَکْنُونِ الْمَخْزُونِ الطّاهِرِ الطُّهْرِ الْمُبارَکِ  " اسم مکنون و مخزون و طاهر و طهر مبارک خدا نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه می باشد.

پیامبر اسلام اسم مکنون و مخزون خداوند است، اصلا کسی ایشان را درک نمی کند تا بخواهد به ایشان توسل داشته باشد. به خاطر آن اوج و عظمت و قداست پیامبر صلوات الله علیه است که احدی با آن آشنا نیست. ما از طریق امیرالمومنین علیه السلام با پیامبر آشنا می شویم.

آن پیامبری که قرآن کریم در عظمت ایشان می فرماید " الم نشرح لک صدرک" مگر ما به تو سعۀ صدر ندادیم. این سعۀ صدری که خداوند به پیامبر صلوات الله علیه اعطا کرده است چیست؟

اگر بخواهیم این سعۀ صدر را معنا کنیم باید یک نگاهی داشته باشیم به داستان حضرت موسی علیه السلام. حضرت موسی آنقدر پیش خداوند مقام دارد که قرآن مجید می فرماید ما حضرت موسی را به مقام قُرب رساندیم و با او نجوا کردیم. خداوند با حضرت موسی علیه السلام نجوا می کند و اسرارش را می گوید. حالا همین حضرت موسی تقاضا می کند از خدا و می فرماید "  رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ " خدایا خودت را به من نشان بده! چرا حضرت موسی این تقاضا را می کند؟ برای اینکه قومش از او اینگونه خواسته بودند. خداوند به او جواب داد : " لن ترانی " ابداً نمی توانی مرا ببینی! " وَلَٰکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ" به این کوه نگاه کن، اگر این کوه مقاومت کرد و تاب تحمل داشت به زودی مرا می بینی. خداوند یک تجلی در کوه کرد و این کوه متلاشی شد و حضرت موسی بیهوش بر زمین افتاد.

خداوند به کوه تجلی کرد و موج آن حضرت موسی علیه السلام را گرفت و در اثر آن موج حضرت موسی بیهوش شد.

قرآن کریم میفرماید: " َلوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ" اگر ما این قرآن را بر کوه نازل می کردیم میدیدید که این کوه پودر می شد و بر زمین می افتاد" پس این تجلی به مراتب از آن تجلی که به حضرت موسی علیه السلام شد بالاتر است چون در آنجا قرآن می فرماید کوه متلاشی شد اما اینجا می فرماید این کوه پودر می شود و در دل زمین فرو می رود، پس این به مراتب بالاتر است و اینی که بالاتر است بر قلب پیامبر صلوات الله علیه نازل شد و این قلب مقاومت کرد.

اینگونه نیست که وحی به هرکسی نازل شود لیاقت و استقامت می خواهد. نیروی الکتریسته اگر بیشتر از ظرفیت لامپ واردش بشود، منفجر می شود. اگر خدا می خواهد معارف را نازل کند، یک قلبی باید باشد که آن قلب مقاومت داشته باشد تا از آن طریق بر همۀ خلایق نازل شود. این آیه در سورۀ قدر آمده است که هرسال شب قدر تکرار می شود و هرسال ملائکه و روح نازل می شوند. ملائکه و روح شب قدر بر چه کسی نازل می شوند؟ باید یک ولی و حجتی باشد که بر قلب او نازل شوند؟ برای این نازل می شوند که سرنوشت هستی را به او بگویند تا از طریق او به هستی منتقل بشود.

قرآن اگر به کوه نازل میشد، کوه متلاشی می شد اما به قلب پیامبر صلوات الله علیه نازل شد و ایشان مقاومت کردند. این سعۀ صدری است که خداوند به حضرت محمد صلوات الله علیه داده است.

خداوند می فرماید اخلاق پیامبر صلوات الله علیه خیلی با عظمت است. منظور از اخلاق، رفتار نیست! منظور آن صفات برجسته ای است که در وجود حضرت است. پیامبر صلوات الله علیه جمیع کمالات را داشتند.

یک نفر آمد به خدمت امیرالمومنین علیه السلام و به ایشان گفت اوصاف پیامبر را برای من بگویید. حضرت به او فرمودند شما نعمت های دنیا را برای من بشمار . گفت: من نمی توانم، چون قرآن فرموده است نمی توانید نعمت هایی که خدا به شما داده است را بشمارید. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند این دنیا و نعمت های آن را که خدا می گوید ناچیز است را نمی توانی بشماری چه انتظاری از من داری که آن چیزی که خدا گفته است عظیم است را برای تو توصیف کنم. چه کسی است که بتواند عظمت پیامبر صلوات الله علیه را درک کند؟ به همین دلیل است که مردم به پیامبر توسل ندارند، چون نمی فهمند پیامبر چه کسی است.

پیامبر صلوات الله علیه با آن سعۀ صدر و تحملی که دارد و با آن اخلاق عظیمی که دارد ببینید چه سختی هایی در دوران زندگی اش کشیده که می فرماید هیچ پیامبری در تبلیغ رسالتش به اندازۀ من اذیت نشد.

  • رسول سبزی
۲۱
بهمن

پیکر آیت‌الله یعقوبی قائنی در قم تشییع شد

آیت الله یقوبی قائنی

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، پیکر آیت‌الله سید حسین یعقوبی قائنی عصر امروز با حضور مردم شریف قم علما و روحانیون در قم تشییع شد.

این مراسم که از مسجد امام حسن عسکری(ع) به سمت حرم مطهر کریمه اهل‌بیت(س) برگزار شد، پس از اقامه نماز میت توسط آیت‌الله وحید خراسانی از مراجع عظام تقلید به خاک سپرده شد.

آیت‌الله سید حسین یعقوبی قائنی در سال 1303  هجری شمسی در شهر قائن به دنیا آمد و از محضر علمایی چون آیت‌الله قاضی بهره‌مند گشت، سفینه الصادقین و انیس الصادقین دو اثر برجسته ایشان است که از وی به یادگار مانده است.

  • رسول سبزی
۱۸
بهمن


مقام خلیفة اللّهی انسان در قرآن کریم

مقام خلیفة اللّهی انسان در قرآن کریم

درباره توجه خداوند متعال به انسان، حداقل شش آیه در قرآن کریم آمده است که نشان می‌دهد انسان گل سر سبد آفرینش است.([1])

انسان، گل سرسبد آفرینش

انسان در بین موجودات عالم، محترم‌ترین موجود نزد پروردگار عالم است و خداوند متعال به این موجود عنایت خاص و ویژه‌ای دارد. حضرت حق مجموعه عالم را برای انسان قرار داده است تا انسان برای خدا باشد([2]) و انسان اگر خودش را با غیر حق معامله کند، گوهر وجودش را با چیزی که پست و بی‌ارزش بوده، معامله کرده است.([3])

همه ما انسان‌ها از نظام آفرینش در حال بهره‌گیری هستیم و مجموعه جهان هستی بدون بخل ورزیدن در حال بهره‌دهی به ما هستند.

از آیات قرآن استفاده می‌شود که انسان، مافوقی غیر از خداوند متعال ندارد و سایر مخلوقات مادون انسان می‌باشند. قیمت و بهای انسان با هیچ چیز قابل مقایسه نیست، یعنی بعد از شنیدن این آیات نباید در صدد سؤال برآییم که قیمت و ارزش آسمان بیشتر است یا انسان؟ افراد کافر، منافق، بی‌دین و گنهکار هم استعداد این قیمت را دارند، ولی قیمت‌شکنی کرده و خود را به بهای ناچیزی فروخته‌اند! آگاهانه یا از روی غفلت و یا از روی جهل نخواسته‌اند خود را با پروردگار عالم معامله کنند، خود را با مادون خویش معامله نموده‌اند! درنتیجه دچار خسران بزرگ در دنیا و آخرت([4]) شده‌اند.

 

انسان، خلیفه خدا در زمین

قرآن مجید می‌فرماید:

)إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً(([5])

کسی که به مقام خلیفةاللّهی می‌رسد، خویشتن را با مادون خود معامله نمی‌کند؛ اگر کسی خود را با کمتر از خود معامله کند، ورشکسته و خسارت‌زده خواهد شد؛ چون مادون چیزی بر مافوق خود نمی‌افزاید. اگر انسان با کمتر از خود معامله کند، به سوی او حرکت می‌کند و این ضرر بزرگی برای انسان است که خود را با چهارپایان معامله کند و با این تعامل، تبدیل به چهارپایان شود. اگر همه حیوانات دنیا را در یک مکان جمع کنند و ما بخواهیم انسانی را با آنها معامله کنیم، چهارپایان هرگز جای این انسان را نمی‌گیرند، ولی انسان ممکن است مثل چهارپایان و بدتر از آن‌ها هم بشود!([6])

اگر انسان با طلا معامله شود، هرگز طلا انسان نمی‌شود، ولی انسان از انساننیت به فلز طلا تنزّل پیدا می‌کند. اگر انسان با زمین معامله شود، زمین انسان نمی‌شود ولی انسان زمین‌گیر می‌شود. اما در معامله با خدا انسان خدایی می‌شود! موجودات دیگر در نظام آفرینش، آن استعداد و حرکت را ندارند که ما با آنها معامله کنیم، و به آن‌ها بگوییم بیایید همرنگ ما شوید. هرگز آنها هم‌رنگ ما نمی‌شوند، ولی ما را همرنگ خودشان می‌کنند. در میان مخلوقات تنها انسان است که قدرت حرکت دارد و توانایی به رشد رسیدن در او هست، تنها انسان است که می‌تواند همرنگ پروردگار شود.

در آیات متعددی از قرآن مجید درباره انسان‌هایی که با پایین‌تر از خودشان معامله می‌شوند، سخن به میان آمده است:

)قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ(([7])

ای انسان! سنگ، قدرت تبدیل شدن به تو را ندارد، ولی تو مانند سنگ شدی!

)أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ(([8])

ای انسان! تو از مدار عبودیت و خداپرستی خارج شدی و گاو پرست و پول‌پرست شدی! اگر روح الهی خود را با مادون خود معامله کنی، از هر چیز پستی، پست‌تر خواهی شد!

)ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ(([9])

 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی

چه میانِ نقش دیوار و میان آدمیت

خور و خواب و خشم و شهوت شغب([10]) است و جهل و ظلمت

حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت

طیران مرغ دیدی؟ تو ز پایبند شهوت

به در آی تا ببینی طیران آدمیت

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت

(سعدی شیرازی)

  • رسول سبزی
۱۸
بهمن

خواندن تسبیحات اربعه است، چنان که شیخ طوسى و ابن بابویه و حمیرى به سندهاى صحیح از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده اند: روزى حضرت رسالت پناه به اصحاب خود فرمود اگر آنچه از جامه ها و ظرفها دارید جمع کنید، و بر روى هم گذارید، آیا به آسمان مى رسد؟ گفتند: نه یا رسول اللّه، فرمود: مى خواهید به شما چیزى بیاموزم که ریش اش در زمین، و شاخه هایش در آسمان است؟ گفتند: آرى یا رسول اللّه، حضرت فرمود: پس از هر نماز سى بار بگویید: سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر که پایه هاى اینها در زمین، و شاخه هایشان در آسمان است، و از آدمى دور مى سازد: زیر آوارماندن، غرق شدن، سوختن، در چاه افتادن، دریدن درندگان، مردن به مرگهاى دردناک، و هربلایى را که در آن روز از آسمان فرود مى آید، و اینهایند باقیات صالحات که حق تعالى در قران فرموده است.
و به سندهاى صحیح دیگر، از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده: هرکه این تسبیحات را پس از هر نماز واجب، چهل مرتبه بخواند، پیش از آن که از جاى نماز برخیزد هر حاجتى که از خدا بخواهد روا مى گردد.
و به سند صحیح از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده: هرکه پس از نماز واجب سى مرتبه سبحان اللّه بگوید، بر بدنش گناهى نماند جز آن که بریزد.
و در حدیث صحیح دیگرى از آن حضرت روایت شده: ذکر کثیر، که حق تعالى در کلام مجید مدح کرده، این است که پس از هر نماز واجب سى مرتبه سبحان اللّه بگوید.
و قطب راوندى روایت کرده: حضرت امیر مؤمنان علیه السّلام به براء بن عازب فرمود: مى خواهى تو را به امرى دلالت کنم، که چون بجا آرى، به حقّ و راستى دوست خدا باشى؟ عرضه داشت آرى، فرمود: پس از هر نماز هر یک از تسبیحات اربعه را ده مرتبه بگو، چون انجام دهى، هزار بلا در دنیا از تو دور شود، که یکى از آنها ارتداد در دین مى باشد، و هزار درجه در آخرت براى تو ذخیره مى کنند، که یکى از آنها قرار گرفتن در جوار حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله است.
یازدهم: کلینى به سند حسن، از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده: هرکه پس از نماز واجب سه مرتبه بگوید: یا مَنْ یَفْعَلُ ما یَشآءُ وَ لایَفْعَلُ ما یَشآءُ اَحَدٌ غَیْرُهُ

اى کسى که آنچه بخواهد انجام مى دهد، و کسى جز او و آنچه را که بخواهد انجام نمى دهد.
هر حاجت که بخواهد روا مى شود.

www.erfan.ir/mafatih355
  • رسول سبزی
۱۸
بهمن


  سیّد ابن طاووس به سند معتبر، از جمیل بن درّاج روایت کرده: مردى خدمت امام صادق علیه السّلام آمد و گفت: اى مولاى من سنّ و سالم بالا رفته، و خویشانم مرده اند، و مونسى ندارم، مى ترسم مرا هم مرگ دریابد، حضرت فرمود: برادران مؤمن صالح، براى انس گرفتن از نزدیکان بهترند، و اگر طولانى شدن عمر خود و خویشان و دوستان را خواهى، این دعا را پس از هر نماز بخوان.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فى شَىْءٍ أَنَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدى فى قَبْضِ رُوحِ عَبْدِىَ الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنى فى نَفْسى وَلا فى اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتى

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، خدایا رسول راستگوى تصدیق شده ات (درود تو بر او و خاندانش) گفت: که تو فرمودى: در هیچ کارى از کارهایم تردید نکرده ام همچون تردید در گرفتن روح بنده مؤمنم درحالى که او مرگ را خوش ندارد و من هم رنجاندن او را خوش ندارم، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و براى ولیّت گشایش و عافیت و یارى را نزدیک گردان، و درباره خودم، و احدى از دوستانم بدى قرار مده.
و اگر خواهى یک یک از دوستان خود را نام ببر و بگو: «و لا فى فلان و لا فى فلان» راوى گفت: چون بر این دعا مداومت کردم، چندان عمر یافته ام که از زندگانى ملول و خسته شده ام، و این دعا بسیار معتبر است.
و در تمام کتاب هاى دعا نقل شده

منتخب مفاتیح الجنان سایت استادانصاریان
  • رسول سبزی
۱۴
بهمن

ای تو مهراب فاطمه / اسوه ی حجاب فاطمه

یاس پرپر علی بمان / سایه سر علی بمان

قوت دل علی نرو / از مقابل علی نرو  . . .

بریزم اشک غم ، از دیده بر رخسار مادر جان

بنالم در عزایت بادل افکار مادر جان

یه یاد آرم از آن ساعت که با پهلوی بشکسته

کشیدی ناله در بین در و دیوار مادر جان

از آن غصب فدکوز بردن حیدر سوی مسجد

مرا دیگر نباشد طاقت گفتار مادر جان . . .

جاهلان خیال بافتند / فرق شیعه را شکافتند

زخم شیعه را نمک زدند / قفل بر در فدک زدند

تاب دیدنت نداشتند / داغ بر دلت گذاشتند

تیر و قلب عاشق آه آه / سیلی و شقایق آه آه

ای بتول پاک السلام / قلب چاک چاک السلام

حاصل جوانی علی / ماه ارغوانی علی

لحظه ای درنگ کن بمان / وقت ناتوانی علی

بی تو سر بلند میکنند / دشمنان جانی علی

بی تو سجده میکند به خاک / روح آسمانی علی


منبع متن سایت اوینی

  • رسول سبزی
۰۹
بهمن

مرحوم علامه‌ طباطبایی اقیانوس حکمت و دریای معرفت بود، اما هنگامی که از ایشان سئوالی می‌شد، در عین حال که پاسخ نیز به ذهن ایشان خطور می‌کرد، اما با یک لحظه سکوت و فکر سپس جواب می‌دادند. 


 

حجت الاسلام و المسلمین رشاد در سلسله مباحث اخلاقی خود در جمع طلاب مدرسه علمیه امام رضا (ع) تهران  عوامل و عواقب بیهوده سخن گفتن را از نگاه آیات و روایات تشریح کرده است.

*علل بیهوده ‌گویی

التزام به مقوله‌ی اخلاق به نحوی است که پیش از التزام و مقدمات آن، نیازمند نوعی تجسم و تجسد و تحقق یک فضیلت در درون و مواجهه‌ی درونی و وجودی با یک رذیلت است. بنابراین اخلاق با آموختن و حتی قصد التزام هم اصلاح نمی‌شود.

بسیاری از بزرگان ،اخلاق را به ملکه تعریف کرده‌اند، یعنی حالتی نفسانی و حتی حالت وجودی که باید در انسان به وجود بیاید و خودبه‌خود به صورت تلقائی و روان و به شکل طبیعی از انسان صادر شود.

اگر رذیلت است، وجود آدمی آن را دفع کند، اگر فضیلت است در وجود آدمی باید تبلور پیدا کند و تجسد داشته باشد و در رفتار آدمی بروز کند و آشکار شود، بدون اینکه برای انسان زحمتی داشته باشد. اخلاق، تؤام با تکلف نمی‌شود. ممکن است «احکام» همواره با تکلف صورت پذیرد و پذیرفته هم بشود، اما اخلاق نباید تؤام با تکلف باشد، بلکه باید در درون آدم خلق شود.

به این ترتیب مطالبی  که ملهم از آیات و روایات است، تنها به فهم، تلقی نکنید، بلکه بنا را بر این بگذارید که به فعل دربیاید و مباحثی که مطرح می‌شود در وجود ما جای بگیرد و از رذیلت گریزان باشیم و به فضیلت گرایش داشته باشیم.

*تفاوت‌های مومن و منافق


علل بیهوده‌گویی می‌تواند بسیار باشد. در روایات می خواندیم، مؤمن با منافق و کافر تفاوت‌هایی دارد، از جمله اینکه سخن مؤمن در پس قلب اوست، یعنی ابتدا می‌اندیشد و سپس سخن می‌گوید؛ اما منافق حرف می‌زند و بعد از آن پشیمان می‌شود. درواقع یکی از مناشی سخن‌پراکنی و سخنِ بیهوده‌گفتن این است که انسان فکر نمی‌کند.

هر سخن‌گفتنی ارزشمند نیست، هر سخن‌گفتنی لازم نیست و هر سخن‌گفتنی بی‌زیان نیست. پس انسان پیش از سخن‌گفتن باید لحظه‌ای درنگ و فکر کند. از بی‌حکمتی و بی‌درنگی و بی‌درایی است که انسان‌ سخن‌پراکنی می‌کند و حرفْ بسیار می‌زند.

مرحوم علامه‌ی طباطبایی اقیانوس حکمت و دریای معرفت بود، اما هنگامی که از ایشان سئوالی می‌شد، سپس در عین حال که پاسخ نیز به ذهن ایشان خطور می‌کرد، اما یک لحظه سکوت و فکر می‌کردند جواب می‌دادند. اگر کسی با شیوه‌ی پاسخ‌گویی ایشان آشنا نبود، تصور می‌کرد که ایشان نمی‌خواهد جواب بدهد و یا پاسخ آن‌را نمی‌داند و بسا ایشان به همین فضیلت ملتزم بودند که قبل از آنکه سخن بگویند، فکر کنند.

بعضی از انسان‌ها که به آفت بیهوده‌گویی، مبتلا هستند به این جهت است که اصلاً فکر نمی‌کنند، و اگر فکر کنند بسیاری از حرف‌ها را به زبان نمی‌آورند. هنگامی که انسان نسبت به چیزی که می‌خواهد بگوید فکر کند و بفهمد که زیان‌بار و یا بی‌فایده است، آن حرف را به زبان می‌آورد. نیاندیشیدن و خلاء فکری منشأ سخنِ بسیارگفتن است.

*رابطه بی حکمتی و بیهوده گویی

بی‌حکمتی از جهتی دیگر نیز سبب بیهوده سخن‌گفتن می‌شود و آن اینکه به عواقب سخن‌گفتن نمی‌اندیشیم. اگر حرفی را به زبان بیاوریم، چه پیامدها و تبعاتی برای من دارد؟ رابطه‌ی بین ذهن و زبان بسیار وثیق و عمیق است. در جلسات گذشته گفتیم ذهن و زبان را می‌توان دو رویه‌ی یک واقعیت قلمداد کرد. اندیشیدن خودْ نوعی سخن‌گفتن درونی و جوانحی است و هنگامی که به زبان می‌آید تبدیل به جوارحی می‌شود و گویی این دو پدیده، یک واقعیت هستند. چون فاصله‌ای بین این دو نیست، به پیامدهای آن نمی‌اندیشیم، زیرا هنگامی که چیزی به ذهن خطور می‌کند، گویی که به زبان جاری شده است؛ درحالی‌که می‌توان فاصله ایجاد کرد. اگر چیزی به ذهن خطور می‌کند، یک مقدار تأمل کنیم که آیا مناسب است این چیزی که به ذهن من خطور کرده به زبان نیز جاری کنم؟ به عواقب و پیامدهای حرفی که می‌زنیم فکر نمی‌‌کنیم و این باعث می‌شود که بیهوده سخن بگوییم. این نکته نیز که در بعضی از روایات آمده که قلب مؤمن پس از زبان اوست و قلب منافق پیش از زبانش، به همین منشأ از سخن‌گویی‌های زیان‌بار اشاره دارد.

*سخنی از امیرمومنان(ع)

از امیرالمؤمنین علی(ع) پرسیده شد «صمت» نشانه‌ی چیست؟ فرمودند: «الصمت آیة النبل و ثمرة العقل» (غررالحکم، ص 215)؛ صمت و سکوت حکیمانه نشانه‌ی خرد است؛ یعنی خرد به انسان اجازه نمی‌دهد حرف بزند و عقل نمی‌گذارد که انسان بی‌جا حرف بزند. پس اگر کسی حرف بی‌جا زد نشاندهنده‌ی این نکته است عقل او به نقش خود عمل نمی‌کند، زیرا عقل به معنای مهارکردن و عِقال‌زدن به زبان و حوس است. معقل به معنای زندان است؛ عقل همچنین به معنای حبس نیز هست، عقل انسان را مهار و کنترل می‌کند و کسی که زبان او کنترل نمی‌شود، معلوم است مشکل بی‌عقلی دارد.

  • رسول سبزی
۰۶
بهمن

نظام مقدس ایران شاید به باریکی مویی برسد اما هرگز نابود نمی‌شود


آیت الله روح الله قرهی تولیت مدرسه علمیه امام مهدی(عج) در گفت‌وگو با خبرنگارخبرگزاری رسا، با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع مردم قم که فرمودند آمریکا  تقاص خسارت‌هایی را که به ما زد خواهد دید، گفت: حضرت آقا همیشه به طور حساب شده‌ صحبت‌هایی را بیان می‌فرمایند که نشان از تعقل و تفکر عمیق ایشان به مسائل مختلف است.

وی افزود: به عنوان مثال در قضیه برجام معظم له فرمودند: برجام نتیجه‌ای نخواهد داشت و همین شد و در این روزهای اخیر ما شاهد بودیم آمریکا دوباره تحریم‌هایی علیه افراد حقیقی و شرکت‌های حقوقی صادر کرد.

تولیت حوزه علمیه امام مهدی(عج) با بیان اینکه حضرت آقا در ماجرای حمله بچه گانه داعش به مجلس شورای اسلامی آن اقدام خبیثانه را ترقه بازی بیش ندانستند، ابراز کرد: اما در جواب این اقدام احمقانه، سپاه پاسداران با شلیک شش موشک به دیرالزور تلفات سنگینی بر پیکر داعش وارد کرد از این رو اگر ما بخواهیم جواب دشمنی دشمنان را بدهیم جوابی دندان شکن خواهد بود.

آیت الله قرهی در ادامه با اشاره به اینکه وعده مومنان براساس وعده خداوند بوده و شکست ناپذیر است، اظهار داشت: این وعده خداوند به مسلمانان است که به دشمنان جواب دندان شکن خواهد داد از این رو فرمایش معظم له مبنی بر تقاص از آمریکا اشاره به این وعده الهی دارد.

وی با اشاره به بخشی دیگر از کلام رهبری مبنی براینکه اسلام توطئه نمی‌کند ولی جواب توطئه‌گران را دندان شکن پاسخ می‌دهد، گفت: همانطور که در تاریخ ذکر شده در غزوات پیامبران و اولیای الهی آنان هیچگاه آغاز کننده جنگ نبودند و مسلمانان نیز با پیروی از آن بزرگان آغازگر جنگ نخواهند بود.

تولیت حوزه علمیه امام مهدی(عج) ادامه داد: رهبر معظم انقلاب فرمودند: زمان بزن در رو تمام شده است؛ کلام معظم له بیانگر آن است که هر اقدامی از سوی دشمن بی پاسخ نخواهد ماند. از زمانی که رهبر معظم انقلاب چفیه بر دوش مبارکشان انداختند نشان دادند که ما همیشه برای مبارزه با دشمن آماده هستیم و هر کاری که دشمن انجام دهد براساس آیات الهی او را جبران خواهیم کرد.

آیت الله قرهی در پایان خاطرنشان کرد: نظام مقدس ایران شاید به باریکی مویی برسد اما هرگز نابود نمی‌شود از این رو دشمنان باید پنبه را از گوششان خارج کنند و بدانند انقلاب با قدرت و قوت خود باقی خواهد ماند، جواب‌ توطئه گران طوری خواهد بود که ندانند از کجا خورده‌اند./۸۰۷/ت۳۰۲/ب.   emammahdy.com

  • رسول سبزی
۰۶
بهمن


دریافت
عنوان: سفارش های اخلاقی علامه قاضی ره
حجم: 24.8 کیلوبایت

  • رسول سبزی